راهنمای قدم به قدم SEO برای سال 2020 راهنمای SEO برای سال 2020، به نظر شما هر روز چند بلاگ پست نوشته می شود؟ می توانید حدسی بزنید؟ کاربران وردپرس به تنهایی روزی 2 میلیون پست منتشر می کنند، این یعنی ثانیه ای 24 بلاگ پست . این یعنی در زمانی که شما این 5 جمله را خواندید 216 بلاگ پست جدید در اینترنت ظاهر شده. و این عدد فقط مربوط به کاربران وردپرس می باشد. اگر می توانستیم شمار تمام بلاگ پست ها را داشته باشیم قطعا با عدد بسیار بزرگ تری روبرو می بودیم. این حجم از صفحات یعنی دیده شدن در اینترنت بسیار سخت می باشد ولی اگر می خواهید پست شما موفق شود باید خاص و متفاوت باشید.
من معمولا 4 الی 5 ساعت را صرف نوشتن یک بلاگ پست می کنم ولی ده دقیقه ای که صرف بهینه سازی آن می کنم قطعا مهم ترین زمان کاری من محسوب می شود. تعجبی ندارد که ماهیانه میلیون ها نفر کلمه “SEO” را در گوگل جستجو می کنند.
در هر روز افراد میلیون ها بار این کلمه را جستجو می کنند. حضور داشتن در صفحه اول گوگل عامل تعیین کننده ای بین تجارت و کسب و کاری است که رشد می کند و تجارتی که به سمت ورشکستگی می رود.
اکنون این سوال پیش می آید که SEO چیست؟ احتمالا می دانید که SEO مخفف Search Engine Optimization یا بهینه سازی موتور جستجو می باشد ولی چه چیزی را باید بهینه سازی کنید؟ طرح سایت؟ متن های داخل سایت؟ لینک ها؟
پس بیاید راهنمای SEO را شروع کنید. معنی: SEO خلاصه Search Engine Optimization یا بهینه سازی موتور جستجو می باشد که هنر بالا بردن رنک در موتورهای جستجو بدون هزینه می باشد که به آن رده بندی ارگانیک گفته می شود. حال بیایید کمی فارسی تر صحبت کنیم:
بهینه سازی موتور جستجو (SEO) پروسه بهینه سازی محتوای آنلاین شماست تا موتورهای جستجو بخواهند آن را در بالای نتایج جستجو برای کلیدواژه ای خاص نمایش دهند.
بیایید باز هم جزئی تر به آن نگاه کنیم.
وقتی بحث راهنمای SEO مطرح می شود، موضوع، موتور جستجو و فرد جستجو کننده مطرح است. مثلا اگر مقاله ای دارید در مورد این که چطور پیتزای سبزیجات درست کنید، هدف شما این است که موتور جستجو که در 90 درصد مواقع گوگل است، آن را در بالای صفحه نتایج جستجو برای افرادی که واژه “پیتزای سبزیجات” را جستجو می کنند ظاهر شود.
راهنمای SEO در حقیقت جادویی است که شما باید بر روی مقاله خود انجام دهید (تغییرات مهمی باید اعمال کنید) تا موتورهای جستجو مقاله شما را برای هر فردی که آن کلیدواژه را جستجو می کند در صفحه اول و ترجیحا در بالای صفحه در رده های اول نشان دهد.
بررسی کلی این جادو و تغییرات مهم چه چیزهایی هستند و چرا اهمیت دارند؟
همان طور که قبلا اشاره شد، اکثر تجربه های آنلاین با موتورهای جستجو شروع می شوند و تقریبا 75 درصد افراد از گوگل استفاده می کنند. این را با این واقعیت که 67 درصد تمام کلیک ها مربوط به 5 نتیجه جستجوی اول می شود ادغام کنید تا متوجه شوید چرا بهینه سازی موتور جستجو تا این حد اهمیت دارد.
یک شوخی در اینترنت پیرامون اهمیت حضور در صفحه اول نتایج جستجو دیده می شد:
اگر می خواهید یک جنازه را جایی مخفی کنید آن را در صفحه دوم نتایج جستجوی گوگل بیاندازید.
اگر مقاله یا بلاگ و هر محتوای دیگر شما در جایی غیر از صفحه اول نتایج جستجو ظاهر شود این تقریبا به معنای رتبه نگرفتن است. ولی برای رنک گرفتن و حضور در صفحه اول ابتدا باید بدانید که جستجو چطور عمل می کند.
راهنمای SEO و عملکرد جستجو چگونه است؟ اکنون که نکات ابتدایی در مورد راهنمای SEO را می دانید بیایید در مورد جزئیات و قسمت های مختلف آن صحبت کنیم.
با وجود این که گوگل از الگوریتم خود به خوبی محافظت می کند و فاکتورهای بالای 200 گانه آن برای عموم آشنا نیستند، Backlinko لیستی از تعداد بالایی از آنها تهیه کرد. ولی ابتدا، باید یک مورد را روراست مطرح کنیم. راهنمای SEO دو رو دارد و شما باید سمت مناسب را انتخاب کنید.
White hat و B lack hat
وقتی صحبت از راهنمای SEO می شود برخی افراد به فکر درآمدی زیاد در کوتاه مدت هستند و برخی به فکر درآمد طولانی مدت هستند.
اگر می خواهید بر روی SEO با فکر رسیدن به درآمد سریع باشید کاری که می کنید Black hat SEO نامیده می شود. این سبک از راهنمای SEO بر روی بهینه سازی محتوا فقط برای موتور جستجو تمرکز دارد و هیچ توجهی به افراد ندارد. از آنجا که روش های زیادی برای شکستن و تغییر دادن قوانین برای رسیدن به رنک های بالا وجود دارد، اینها روش اصلی برای Black hat SEO در جهت رسیدن به درآمد بالا در کوتاه مدت هستند.
در نهایت این روش ها صفحات اسپم با طراحی بد بوجود می آورد که سریع هم بسته می شوند و منجر به مجازات های سنگین برای بازاریاب شده و شانس ساخت چیزی ماندگار در آینده را از بین می برد.
ممکن است بتوانید از این طریق چند هزار دلار درآمد داشته باشید ولی همیشه باید مراقب آپدیت ها یا بروزرسانی های موتور جستجو و یافتن راه های جدیدی برای فرار از قوانین جدید باشید.
از طرف دیگر، White hat SEO روش ساخت یک تجارت آنلاین می باشد. اگر با این روش کار می کنید تمرکزتان بر روی افراد می باشد. سعی شما ارائه بهترین محتوای ممکن و دسترسی آسان برای آنها با تبعیت از قوانین موتورهای جستجو می باشد.
استراتژی های black hat SEO
محتوای تکراری متن نامرئی و کلیدواژه های گنجانده شده زیاد ریدایرکت کردن کاربران به صفحات یا سایت های دیگر لینک به سایت هایی با محتوای نامربوط
استراتژی های white hat SEO
محتوای مربوط تصاویری که به درستی لیبل شده اند لینک ها و ارجاعات مربوط جمله های کامل با گرامر درست و بدون غلط عناوین خاص و مربوط صفحات HTML های استاندارد
نیاز به گفتن نیست ولی تمام بحث هایی که ما می کنیم در مورد White hat SEO خواهد بود. متاسفانه همیشه انتخاب روش و راه به این سادگی نیست. زندگی همیشه سیاه و سفید نیست. این در مورد SEO هم صدق می کند. در حقیقت حد فاصل بین سئوی سیاه و سفید هم وجود دارد که باید به آن اشاره شود. Gray hat SEO همانطور که از نامش بر می آید بین سیاه و سفید می باشد.
با Gray hat شما قصد گول زدن کسی و یا بازی دادن سیستم را ندارید ولی قصد شما رسیدن به نفعی مشخص است. این یعنی مانند White hat خالص و تمیز نیست و مانند Black hat هم سوء استفاده گر نیست.
باید بدانید که استانداردهای گوگل آنقدر که آنها می خواهند شما فکر کنید دقیق نیستند. بسیاری از مواقع آنها چیزهایی را می گویند که تناقض هم دارند.
به عنوان مثال گوگل می گوید که طرفدار Guest Blogging برای ساخت لینک ها نیستند. ولی در مورد Guest Blogging (نوشتن بلاگ در سایتی دیگر برای پرموت کردن محصول/سرویس خود) سیاست شان چگونه است؟ اگر این کار را برای افزایش آگاهی نسبت به برند و ایجاد ترافیک با کیفیت برای سایت خود و تبدیل شدن به نامی بزرگ در صنعت انجام دهند چطور؟
اینها همه دلایلی است که پیشنهاد می کنم به خاطر آنها Guest Blogging را انجام دهید. برخی هم ممکن است در این مورد با من هم نظر نباشند ولی این هم عادی است.
همین بازاریابی آنلاین و مخصوصا SEO را جذاب می کند. این یک بازی است و طرفین می توانند بازی های مختلفی برای بردن انجام دهند. راهنمای SEO همیشه در حال تغییر است و قوانین همیشه سالم و مشخص نیستند. در ضمن بیشتر چیزی که ما به عنوان قوانین می شناسیم، در حقیقت راهنمای SEO است که پیش بینی می کند و به دنبال ترندهای داده مرتبط می گردد. برای همین است که جای زیادی برای نفوذ و محبوبیت Gray hat SEO وجود دارد.
بسیاری از تکنیک های ساخت لینک کلاسیک می توانند جنبه های مختلفی داشته باشند. برخی می گویند آنها هنوز کار می کنند و برخی تاریخ مصرف آنها را تمام شده می دانند. این اغلب بستگی به نحوه اجرای شما دارد.
در نهایت تمام تاکتیک های بازاریابی باید قابلیت بسط و توسعه داشته باشند اگر می خواهند سرمایه اولیه را باز گردانند. ولی همچنان مشکلی با این موضوع وجود دارد. تقریبا تمام تاکتیک های لینک سازی قابل توسعه براساس روش کاری شما Black hat محسوب می شود.
این مسئله بارها و بارها در برندهایی که هر روزه با آنها طرف هستید نشان داده شده است مانند The New York Times که لینک های ساخته شده دارد. شما می توانید این را مخالف قوانین گوگل بدانید.
در برخی صنعت ها ساخت لینک آسان است مانند تکنولوژی و صنایع غذایی. روزانه هزاران بلاگ آنلاین وجود دارند که در مورد اینها صحبت می کنند. ولی اگر در شرکت تولید مکمل های غذایی کار کنید چطور؟
آیا می دانستید که MailChimp اصلا به این شرکت ها اجازه نمی دهد از سرویس بازاریابی ایمیلی آنها استفاده کنند؟
آنها چگونه باید ارتباطات خود را شکل دهند؟ به مشتری های خود دسترسی یابند و به درآمد برسند؟ در مورد صنایعی مانند قمار هم این وضعیت صدق می کند. احتمالا این که خبرنگاری به سایت شما لینکی دهد تقریبا نزدیک صفر است.
شرکت های حقوقی هم مشکلاتی با ساخت لینک های با کیفیت دارند. برای همین است که آنها از همان شیوه هایی که در بالا به آنها اشاره شد استفاده می کنند.
مشکل دیگر این است که سیستم رنکنیک موتورهای جستجو همچنان آنقدر که باید خوب نیست. البته تحولات الگوریتمی مانند RankBrain کمک شایانی کرده اند ولی همچنان آنقدر که باید تکمیل نیستند.
برای همین است که افرادی مانند Glenn Alsop قبول کرده اند که تاکتیک های Gray و Black hat را مانند ساختن شبکه بلاگ شخصی برخلاف هشدارهای متمادی گوگل انجام می دهند. Glenn به عبارت جستجو شده Future of blogging اشاره می کند که سایت او در پایین صفحه اول دیده می شود ولی:
او نسبت به رقبا لینک های بیشتری به صفحه دارد. کیفیت دامنه (Domain Authority) او بالاتر از رقباست. او در سایت Markup بهتری نسبت به رقبا دارد.
اینجا دقیقا چه اتفاقی افتاده؟ چه توضیحی برای این مسئله وجود دارد؟
گوگل در کل قبول کرده است که این سه مشخصه، مهم ترین ها هستند. در راهنمای SEO هم همین سه مورد اهمیت فراوانی دارند ولی با وجود این، در واقعیت چنین اتفاقی نمی افتد. شما همچنان می توانید سیستم را تا حدی بازی دهید. مشکل اکنون به بدی گذشته نیست ولی همچنان وجود دارد.
سال گذشته بنیانگذار WordStream پیش بینی های خاص SEO برای امسال داشت.
یکی از آنها افزایش ضریب کلیک به داخل سایت از صفحه نتایج جستجوی موتورهای جستجو برای دریافت ترافیک بیشتر بود. مثال دیگر می تواند افزایش تعاملات فیسبوکی برای کمک به ترافیک ارگانیک باشد. من نمی گویم که Gray Hat بد است یا خوب، این چیزی نیست که من بتوانم تعیین کنم.
من چیزی را برای شما مطرح می کنم که شما خارج از اینجا زیاد نمی شنوید:
راهنمای SEO یک بازی الاکلنگی است و هر قدر که شما بالا بروید کسی هست که سقوط کند.
بسیاری از رقبای شما هر چه در چنته دارند انجام می دهند تا به بالاترین نقطه برسند. این یعنی شما اگر بالا باشید پایین می روید و اینجاست که شما باید تصمیم بگیرید که چه راهی را باید انتخاب کنید و تا چه حد می توانید با آن کنار بیایید.
تمیز کردن داخل خانه و خارج آن: On-page SEO و Off-page SEO
دو شاخه کلی راهنمای SEO وجود دارند. SEO داخل سایت و SEO خارج سایت.
راهنمای SEO داخل صفحه به تمام فاکتورهای رنک گیری گوگل که آنها با نگاه مستقیم به صفحه ای که شما می خواهید آن را بهینه سازی کنید مانند هدلاین ها، محتوا و ساختار صفحه می پردازد.
راهنمای SEO خارج سایت/صفحه به تمام متغیرهایی اطلاق می گردد که انحصارا در دست شما نیستند. آنها به منابع دیگر مانند شبکه های اجتماعی، سایر بلاگ ها در صنعت شما و سابقه شخصی جستجو کننده هستند.
این دو کاملا متفاوت هستند ولی برای این که بتوانید SEO خوبی داشته باشید باید هر دو را درست انجام دهید.
فرض کنید که خانه ای دارید که باغی جلوی آن هست و راه باریکی در جلوی خانه شما قرار دارد که از حیاط عبور می کند و به خانه می رسد.
این دو سناریو را تصور کنید:
سناریوی شماره یک: داخل شما بسیار تمیز است ولی حیاط خانه شما به هم ریخته است.
اگر خانه ای دارید که گویی مری پاپینز آن را تمیز کرده ولی باغ و حیاطی دارید که شبیه جنگل فیلم زیبای خفته است می توانید مطمئن باشید که کسی به خانه شما نزدیک نمی شود. اگر هم SEO داخل صفحه را بهینه سازی نکرده باشید، ممکن است محتوای خوبی داشته باشید ولی کسی به دلیل محتوای خوب وارد صفحه مشکل دار شما نخواد شد و اعتباری برای آن قائل نخواهد شد. از طرفی هم اگر ترافیکی به سمت سایت شما حرکت نکند هر قدر صفحه شما شاهکار باشد هم کسی آن را نخواهد دید. ولی برعکس آن چطور؟
سناریوی شماره 2: فرض کنید فضای جلوی منزل شما بسیار مرتب و زیباست ولی داخل منزل شما به هم ریخته و به شدت کثیف است.
اگر بیرون منزل تمیز و داخل آن شبیه منطقه جنگی باشد آنها قبل از این که بتوانید کلمه SEO را بر زبان بیاورید فرار می کنند. اگر بازدید کننده ای پس از دیدن یک صفحه از سایت شما خارج شود، گوگل از آن به عنوان bounce نام می برد و هرچه ضریب این خروج از سایت ها پس از دیدن یک صفحه (bounce rate) بالاتر رود صفحه شما رنک بدتری در گوگل خواهد داشت.
برای همین است که باید هم SEO داخل و هم خارج صفحه را به درستی انجام دهید. شما می توانید کارهای زیادی در داخل صفحات خود انجام دهید تا SEO داخل سایت را درست کنید و همچنین می توانید نکاتی را خارج سایت رعایت کنید تا SEO خارج صفحه را تقویت کنید.
On-Page SEO سه شاخه مهم در On-Page SEO وجود دارد که باید به آنها بپردازید. اولین و مهم ترین آنها محتواست.
محتوا
احتمالا قبلا این را شنیده اید که می گویند “محتوا پادشاه است”. بیل گیتس سال 96 چنین چیزی را پیش بینی کرد و الان مانند هر زمان دیگری این نکته درست است. چرا؟
چون کاربر موتور جستجوی گوگل وقتی که نتیجه ای که به بهترین وجه نیاز او را برطرف می کند می یابد خوشحال می شود. وقتی که عبارتی مثل “روش ساده تهیه پیتزای خانگی” را جستجو می کنید گوگل تلاش می کند که بهترین طرز تهیه پیتزای خانگی که در نت وجود دارد برای شما بیاورد. گوگل و یا موتورهای جستجو فقط به فکر سریع ترین یا ساده ترین روش های تهیه نیستند و یا این که تعدادی فروشگاه آنلاین را معرفی کنند که پیتزای یخ زده می فروشند. این موتور جستجو سعی می کند دقیقا چیزی را به شما بدهد که درخواست کرده اید.
گوگل سعی می کند که با رهنمود کردن شما به سمت بهترین محتوا، بهترین تجربه ممکن را برای شما فراهم آورد. برای همین وظیفه اصلی شما در طراحی راهنمای SEO خوب ساختن محتوای مناسب است. راهنمای SEO مانند هر هنر دیگری است، نتایج بزرگ با تلاش های زیاد به دست می آیند. درست مانند بهترین شیوه های بازاریابی دنیا که نمی توانند به شما کمک کنند که محصول بدی را بفروشید، بهترین و پیشرفته ترین SEO هم در صورتی که محتوای بدی داشته باشید بیهوده است.
این ها فاکتورهایی هستند که محتوای خوب را از دید گوگل می سازند:
کیفیت: با وجود این که دوره ای که عرضه بهترین و با کیفیت ترین محتوا می توانست شما را از بقیه متمایز کند گذشته است ولی باید دانست که نقطه شروع داشتن هر SEO خوب و به طور کلی هر کسب و کار آنلاینی می باشد. ولی ساختن محتوای خوب ساده نیست. به هر حال این یعنی شما باید مانند یک معلم خوب باشید. ولی لازم نیست از صفر شروع کنید. گاهی می توانید از محتواهای بقیه و البته طولانی کردن و بهبود و عمیق تر کردن آن استفاده کنید. شاید هم خود ایده هایی دارید. اگر دارید می توانید مدتی فکر کنید تا هدلاینی قانع کننده بنویسید و شروع کنید.
وقتی که شروع به نوشتن می کنید مطمئن شوید که همه مواد اولیه یک محتوای خوب را به پست خود اضافه می کنید. حتی اگر یک تازه کار هستید، می توانید روش حرفه ای ها را در پیش بگیرید و نوشتن روزانه را عادت خود قرار دهید و به تدریج رشد کنید.
تحقیق کلیدواژه: تحقیقِ کلیدواژه قبل از هر کاری قسمت بسیار مهمی از محتوای خوب می باشد. از آنجا که می خواهید کلیدواژه اصلی را در هدلاین پست خود و همچین در سرتاسر پست خود قرار دهید باید قبل از شروع به نوشتن آن را انتخاب کنید.
تحقیقِ کلیدواژه یعنی تحقیق و یافتن کلیدواژه هایی که افراد بیشتر در جستجوها به دنبال آن هستند و سپس قرار دادن استراتژیک آن در متن سایت و صفحات و مقالات و بلاگ پست ها تا محتوای شما رده بالاتری در صفحه نتایج جستجو برای آن کلیدواژه داشته باشد.
بین تمام فاکتورهای راهنمای SEO داخل صفحه، این مورد نیاز بیشتری به صرف وقت برای آموزش دارد. وقتی می گویم که از کنار این مورد بی تفاوت عبور نکنید جدی هستم و نمی توانم اهمیت این مورد را بیان کنم.
استفاده از کلیدواژه ها – گوگل طی سال های گذشته باهوش تر شده است. با وجود این که باید از کلیدواژه ها در طول محتوای خود استفاده کنید، استفاده بیش از حد از آنها بیش از کمک به افزایش رده سایت شما به آن ضرر می زند.
Keyword stuffing یا چپاندن بیش از حد کلیدواژه ها در متن این روزها اشتباهی است که نباید انجام دهید. امروزه استفاده از کلیدواژه بیشتر پیرامون معناشناسی می باشد. گوگل چنان در تعبیر معنای کلیدواژه ها پیشرفت کرده است که ترسناک به نظر می رسد.
به عنوان مثال اگر شما واژه های “مامان خوب تهران” را در گوگل سرچ کنید، گوگل می داند که شما به دنبال رستوران یا فست فودی به همین نام در تهران می گردید و این کار را از طریق مقایسه جستجوهای مشابه که چنین کلیدواژه هایی دارند انجام می دهند.
تا وقتی که مطمئن شوید که کلیدواژه های شما در محل های مهمِ استراتژیک قرار دارند (مانند هدلاین، URL و Meta Description) دیگر نیازی نیست که آنها را هزاران بار در متن خود وارد کنید. فقط بر روی خواننده خود تمرکز کنید و کلیدواژه خود را چند بار به درستی اضافه کنید.
تازگی محتوا: تحقیقات نشان می دهد اضافه کردن محتوا به صورت دائمی رنک گوگل را بالا می برد. ولی پست کردن محتوای جدید فقط یکی از راه هایی است که به گوگل پیام می دهید. کارهای زیادی است که می توانید با محتوای منتشر شده خود انجام دهید تا آن را به روز تر کنید.
شما می توانید 30 مقاله یا بلاگ پست در سال بنویسید و آن را مرتب به روز کنید و موارد جدید به آن اضافه کنید. با وجود این که پست کردن متداوم اهمیت زیادی دارد شما می توانید ماهی یک پست داشته باشید ولی محتوای آن باید عمیق و کامل باشد.
پاسخ های مستقیم: در نهایت گوگل برخی مواقع پاسخ های مستقیم در صفحه نتایج جستجوی گوگل برای جستجو کننده ها فراهم می آورد. اگر شما پاسخ خود را آنقدر دقیق و مشخص بنویسید که گوگل بتواند آن را به عنوان پاسخ یک سوال مشخص تشخیص دهید، آن را درست زیر نوار جستجو نشان می دهد.
از طرفی راهنماهای دقیق و How-To های طولانی محبوبیت زیادی یافته اند پس مطمئن شوید که نوشتن خود را بهبود بخشید. Buzzword های نوجوانان و جمله های پیچیده و ساختار جملات گنگ نه شما را باهوش جلوه می دهد و نه به راهنمای SEO شما کمک می کند.
انتخاب کلیدواژه ما به طور خلاصه در مورد انتخاب کلیدواژه صحبت کردیم، این مسئله آنقدر اهمیت دارد که باید بخش مربوط به خود را داشته باشد. انتخاب کلیدواژه از نام سایت شما تا روشی که آن را توصیف می کنید را دیکته می کند. کلیدواژه ها همچنان نحوه ساخت لینک ها را هم دیکته می کنند، همچنین هر چیز از تاکتیک هایی که انتخاب می کنید تا پلنی که برای استفاده از آنها دارید. اشتباه معمولی که سایر افراد می کنند این است که متوقف می شوند. آنها تصور می کنند که تحقیقِ کلیدواژه کاری یک باره است که زمانی شروع می شود و جایی تمام می شود. در حقیقت کاملا برعکس است. بهترین راهنمای SEO ها به صورت دائمی تحقیق کلیدواژه انجام می دهند.
آنها دائما کنترل می کنند که آیا کلیدواژه های موجود در محتوای آنها هنوز ارزش دارند و مرتبط هستند یا نه.
در این قسمت می بینید که چطور افراد باهوش تصمیمات بد برای کلیدواژه می گیرند.
اشتباه تحقیق کلیدواژه شماره 1: انتخاب کلیدواژه اشتباه
تصور کنید سرویس آموزشی می فروشید. سرویس شما سالانه 10 هزار دلار برای مشتری ها خرج دارد. این کمی کمتر از هزار دلار در ماه می باشد، قیمت خیلی بالایی نیست ولی ارزان هم نیست. اکنون اگر برای واژه “توصیه های آموزشی رایگان” رنک 1 را به دست بیاورید فکر می کنید چه نوع جمعیت هدفی را جذب می کنید؟
افرادی وارد سایت شما می شوند که به دنبال دوره های رایگان هستند و این یعنی آنها وقتی وارد سایت شما می شوند پولی خرج نمی کنند. یک کلیدواژه درست می تواند هزاران نفر را در ماه وارد سایت شما کند. ولی اینها جمعیتی نیستند که شما به دنبال آن هستید، برای همین اهمیتی ندارد که برای آن کلیدواژه رنگ بگیرید. پس بهتر است کلیدواژه دیگری انتخاب کنید حتی اگر ماهی 990 بازدید را از دست دهید. به این فکر کنید اگر یک یا دو نفر فقط متن شما را بخوانند و خرید و تعاملی انجام دهند شما موفقیت بیشتری از وقتی دارید که 1000 هزار نفر بخوانند و اتفاقی نیفتد.
البته این تنها اشتباه شایع افراد نیست. در حقیقت اشتباه بعدی شایع تر است.
اشتباه شایع شماره 2 تحقیقِ کلیدواژه: توجه نکردن به رقابت
شما از اول کلیدواژه درست را انتخاب کرده اید و آماده هستید. قدم بعدی که می خواهید انجام دهید چیست؟ ابزار دیدن میزان استفاده کلیدواژه مانند Google Keyword Planner و یا حتی مدل پولی مانند SEMrush را باز کنید. چند کلیدواژه که در ذهن دارید را تایپ می کنید و نتایج را دریافت می کنید.
معمولا شما جذب آنهایی می شوید که بیشترین تعداد جستجو را داشته اند. ولی نکته ای است که فراموش کرده اید. توانایی شما در رنک گرفتن معمولا به رقابتی دارد که با آن طرفید.
به عنوان مثال کلیدواژه “content marketing” را ببینید.
همه این سایت ها سال هاست که فعالیت دارند. همه آنها صد ها و شاید هزاران لینک دارند. رقابت برای این واژه هم در حد واژه های پرکاربرد رقابتی است. برای همین این از مورد اول هم بدتر است. چون اگر حتی بتوانید رنک شماره 1 را هم برای این کلیدواژه به دست بیاورید ترافیکی برای آن وجود ندارد. تقاضا و جستجو برای این واژه با وجود رقابت بالا بسیار پایین است. برای همین منطقی نیست.
در ادامه چه باید کرد؟ شما می توانید کلیدواژه هایی بیابید که:
مربوط به تجارت شما می باشند زیاد رقابتی نیستند ولی آیا همچنان ترافیک مناسبی دارند که ارزش زحمتی که برای آنها می کشید را داشته باشند؟
این سوال طلایی می باشد. پاسخ این است که باید کمی متفاوت فکر کنید. به این گونه.
توصیه شماره 1 تحقیقِ کلید واژه: بر روی هدف جستجو متمرکز شوید
بیشتر افراد بر روی کلیدواژه ها متمرکز می شوند. احتمالا این همان چیزی است که شما هم می خواهید انجام دهید. به جای این که ببینید مردم چه چیزی تایپ می کنند، باید ببینید آنها به دنبال چه چیزی هستند. این همان هدف جستجو می باشد. و این فرق بین دریافت کمی ترافیک و رسیدن به درآمد بالا می باشد. بیایید سناریویی را تعریف کنیم تا تفاوت را متوجه شوید.
شما وبسایتی دارید. درآمد شما از طریق پست های کاری سایر شرکت ها بر روی سایت شما می باشد. این یعنی شما باید کاری کنید که صفحات مشاغل سایت شما رنک بالایی داشته باشند تا افراد برای پست کردن فرصت های شغلی و آگهی ها به سایت شما بیایند. هر چه افراد در سایت شما بیشتر بتوانند شغل بیابند شما پول بیشتری دریافت می کنید. ولی ببینید با کلیدواژه ای مثل “engineering jobs” چه اتفاقی می افتد.
می بینید که نتایج چقدر به هم ریخته هستند. برخی به همان واژه اشاره کرده اند ولی برخی دیگر بر روی نرم افزار و غیره اشاره کرده اند. هدف هر نتیجه با دیگری متفاوت است. این چیزی است که باید دقیقا مشخص کنید. کاربر دقیقا به دنبال چه چیزی است؟ چه نوع شغل مهندسی مورد علاقه آنهاست؟
خوشبختانه این مشکل خود نشان می دهد که چگونه می توانیم کلیدواژه هایی بیاییم که مناسب بوده و خیلی رقابتی نباشند.
برای یافتن کلیدواژه خوب می توانید ابتدا به کلیدواژه های پیشنهادی گوگل نگاه کنید. همیشه جستجوهای متفاوتی وجود دارد که مردم انجام می دهند. همین خود پتانسیل بالایی برای کلیدواژه های مناسب می باشد. در تصویر فوق برخی کلیدواژه ها مانند tools یا free ممکن است رقابتی باشند ولی keyword planner ممکن است رقابت کمتری داشته باشد. در پایین صفحه ممکن است پیشنهادات دیگری از گوگل مشاهده کنید.
بیایید به مثال دیگری نگاه بیاندازیم تا ببینیم هدف جستجوی چه نقشی در انتخاب کلیدواژه بازی می کند.
بیایید با یک سوال شروع کنیم:
وقتی که کسی کلیدواژه “Best Marketing Automation Tool” را جستجو می کند به دنبال چه چیزی است؟ بله آنها به دنبال ابزار بازاریابی اتومات هستند ولی هنوز آماده نیستند که از آنها استفاده کنند. در حقیقت کاری که آنها می کنند گشتن به دنبال راهی برای سنجش جایگزین ها می باشد. آنها به دنبال مقایسه موارد مختلف در کنار هم هستند. حال ببینید وقتی همان متن را در موتور جستجو وارد می کنیم چه اتفاقی می افتد.
اولین مورد در نتایج جستجو دور آن خط کشیده شده، آنها در تلاشند متوجه شوند مردم به دنبال چه چیزی هستند و نه صرفا چه چیزی تایپ می کنند. سپس چیزی که می خواهند در اختیار آنها قرار می دهند.
سایر نتایج هم تبلیغات پولی هستند به فکر فروش ابزاری به شما هستند با وجود این که افراد به دنبال گزینه های مختلف هستند. این شرکت ها به لیستی از کلیدواژه ها نگاه م کنند بدون این که توجهی به انگیزه هر کاربر داشته باشند. شما باید گزینه های خود را افزایش دهید همانطور که کمی بالاتر در مورد پیشنهادهای گوگل در هنگام جستجو اشاره کردیم.
AnswerThePublic یکی از ابزارهای مورد علاقه من می باشد چون از جستجوهای حقیقی برای ساخت لیست استفاده می کند. وقتی برای عبارتی در این ابزار جستجو می کنید جزئیات زیادی دریافت می کنید. یکی از گراف های مورد علاقه من در این ابزار نشان می دهد که چه کسی برای این عبارت جستجو کرده است. به عنوان مثال، گرافی نشان می دهد که افراد زیر این عبارت را جستجو کرده اند:
کاربران وردپرس تجار حرفه ای B2B تجارت های کوچک استارت آپ ها
هر کدام از این ها جمعیتی کاملا متفاوت می باشند، هر کدام می توانند بودجه ای متفاوت داشته باشند. یک استارت آپی که تجارتی پشت آن است می تواند بودجه ای بیشتر از یک کسب و کار کوچک داشت باشد و هر کدام هم نیازهای خاص خود را دارند. کاربران وردپرس پلاگین های ساده ای می خواهند تا بتوانند کمپین ها را مستقیم از داخل اپلیکیشن اجرا کنند در صورتی که فروشنده های حرفه ای B2B توجهی به پلتفرم نداشته باشند و بخواهند که وبسایت خود را از ابزار اتومات که نیاز به مدیریت کمتری دارد اجرا کنند.
حال پیامدهای آن را می بینید؟ اکنون می توانید ببینید که چه کسانی به دنبال کدام کلیدواژه ها هستند و اکنون برای شما مشخص خواهد بود که باید کدام کلیدواژه ها را هدف قرار دهید.
صفحه ای که می سازید و یا بلاگی که می نویسید زیرمجموعه هر کدام را مخاطب قرار دهد تا بتوانید برای بهترین کلیدواژه در هر قسمت رقابت کنید.
HTML وقتی که محتوای خود را ساخته و کیفیت آن را تایید کردید قسمت مهم دیگری که باید به آن توجه کنید HTML می باشد. شما نیازی نیست که کدنویس باشید و یا مدرک برنامه نویسی در هر سطحی داشته باشید. ولی اداره تجارت آنلاین بدون دانستن مقدمات HTML می تواند مانند رانندگی بدون دانستن معنی رنگ های چراغ های راهنمایی باشد. خوشبختانه امروزه از همه جا می توان سریع و رایگان آن را آموخت.
بیایید به چهار قسمت HTML که نیاز به بهینه سازی برای هر محتوایی که تهیه می کنید دارد اشاره کنیم.
Title tags – تگ های تایتل که معادل آنلاین هدلاین روزنامه ها هستند. این چیزی است که در tab مرورگر شما وقتی صفحه جدیدی را باز می کنید دیده می شود. تگ HTML برای آنها تایتل نامیده می شود. وقتی صحبت از بلاگ می شود با نام h1-tag نامیده می شود که در اصل هدینگ اول نامیده می شود (heading of the first order). هر صفحه ای فقط یک h1-tag دارد تا تایتل مشخص در گوگل باشد.
Meta description – Meta description قطعه ای است که وقتی فردی صفحه شما را سرچ می کند در نتایج جستجو می بینید. از طریق این قطعه می توان دید چه کسی کار SEO سایت را درست انجام داده و چه کسی موفق نشده است.
اگر نتیجه meta description را بهینه سازی کنید، گوگل هرگز آن را نیمه رها نمی کند و با 3 نقطه آن را تمام نمی کند. مانند نتیجه جستجوی اول در تصویر بالا که نصفه نشان داده شده است ولی در مورد دوم به درستی نوشته شده و کلیدواژه هم در ابتدا به نمایش در آمده است.
وقتی دارید این قسمت 160 کرکتر را می نویسید به فکر موتورهای جستجو نباشید و فقط به افرادی که جستجو را انجام می دهند فکر کنید.
روش مورد علاقه من برای ادیت هر دو قسمت بالا پلاگین Yoast SEO WordPress می باشد.
من از این پلاگین در سرتاسر سایتم استفاده می کنم چون بهترین پلاگین موجود در بازار می باشد. این پلاگین محبوب ترین پلاگین بازار می باشد، هر هفته آپدیت می شود و فیچرهای بسیار زیادی برای صرفه جویی در وقت دارد. این پلاگین نه تنها به شما کمک می کند که تایتل ها و متادیتا را به سرعت ادیت کنید، بلکه همچنین:
اجازه می دهد که متادیتا را برای هر کدام از شبکه های اجتماعی تنظیم کنید تا فیسبوک و توییتر و غیره به درستی داده های شما مانند تصایر را فرمت کنند. به صورت داینامیک مپ سایت XML را همچنان که سایت شما گسترش می یابد می سازد و آپدیت می کند. با کنسول جستجوی گوگل هماهنگ می شود تا بتوانید بزرگترین نواحی مشکل دار سایت خود را بیابید و آنها را اصلاح کنید. بسیاری موارد دیگر
به عنوان مثال به جای نیاز به تنطیم و سفارشی سازی هر صفحه و یا پست کردن دستی، می توانید تنظیمات دیفالت برای تایتل ها و متادیتا بسازید.
همچنین می توانید فیچرها و قابلیت های جدید بیفزایید. دو مورد محبوب من Readability و ابزارهای Keyword analysis هستند که نقاط مبنایی برای افرادی که با آنها کار می کنید و یا کار خود را به آنها می سپارید تعیین می کنند.
Schema – Schema نتیجه همکاری بین چندین موتور جستجو می باشد. این صرفا دسته ای از تگ های HTML می باشد که روشی را که صفحات نتایج موتورهای جستجو محتوای شما را نمایش می دهند را بهینه سازی می کنند. شما می توانید از Schema رده بندی که گوگل در صفحه نتایج جستجو نشان می دهد استفاده کنید.
Subheads – نه تنها به شما کمک می کند که ساختار محتوای خود را فرمت کنید و به خواننده ها نقاط ارجاع راحتی می دهد بلکه بر روی راهنمای SEO هم تاثیر می گذارد.
در مقایسه با h1-tag های شما، تگ های h2, h3, h4 قدرت SEO کمتری دارند ولی اهمیت آنها به قدری هست که اصلا نباید نادیده گرفته شوند. در ضمن یکی از راحت ترین روش هایی است که می توانید با استفاده از آن از رقبایی که آن ها را نادیده می گیرند پیشی گیرید.
چگونه این پیشرفت های HTML را تشخیص دهیم؟ کنسول جستجوی گوگل گزارش “HTML Improvements” دارد که در آن برخی از اشکالاتی که در قسمت بالا به آنها اشاره شد را نشان می دهد. گوگل از متادیتای سایت شما، مانند تگ های تایتل و meta description برای دسته بندی درست سایت شما و سپس مطلع کردن کاربران استفاده می کند.
در این گزارش شما می توانید به سرعت تشخیص دهید آیا:
آنها را در صفحات دیگر یا پست های دیگر به صورت تکراری استفاده کرده اید. زیادی طولانی هستند، ناقص هستند و یا قبل از این که افراد بتوانند آنها را به صورت کامل بخوانند حذف شده اند. زیادی کوتاه هستند و آن طور که باید توصیفی و کاربردی نیستند. آنها به اندازه کافی اطلاعات نمی دهند.
این گزارش تحلیلی کلی از سایت به شما می دهد.
ادامه مقاله را در راهنمای قدم به قدم سئو برای سال ۲۰۲۰ قسمت دوم مطالعه کنید.
